اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

یلدایت مبارک جان ِ مادر...!

اهورایم... باز هم زمان گذشت ، پاییز رفت و یلدا رسید!!! "یلدا" می رسد تا با نفس های زمستانی و سردش، آدم ها را برای گرم شدن، به هم نزدیک کند، که کینه ها را بشوید و دل ها را صاف تر از همیشه کند ... و چه می چسبد نوشیدنِ یک استکان چایِ داغ، در شبی سرد و برفی، وقتی عزیزترین های زندگی‌ات کنارت نشسته اند و با تماشا و همصحبتی شان، عشق می کنی ...!!! وقتی با یک دقیقه زمانِ اضافه؛ یک عمر خاطره‌ی خوب برای روزهای دلگیری ات پس انداز می کنی و هرکجا که تنها و بی پناه شدی، یادت می افتد؛ تو کسانی را داری که به اندازه ی تمامِ دانه های برف، برایت آرزوهای خوب دارند، و دلگرم می شوی به حمایتِ آنهایی که دورن...
30 آذر 1398

پاییز ِ من،سفرت به خیر...

  پاییز ِ من، موسم ِ هزار رنگ ِ برگها، رفیق ِ عصرهای بارانی و دلتنگی های بی پایان؛ سفرت به خیر... به تلاقی ِ یلدا که رسیدی سلام مرا به زمستان برسان... از موسم ِ نو برایم طلب ِ مهربانی کن؛ طلب ِ روزگاری به سپیدیِ برف ِ سنگین ِ میانه های بهمن، و به گرمای دل انگیز زیر کرسی چوبی کنج هشتیِ خانه ی مادر بزرگ... سفرت بخیر خزان ِ مهربان؛ رفیق ِ دلتنگ ِ به آخر رسیده... وعده ی مان باشد انتهای کوچه ی شهریور؛ همانجا که درختانِ خسته ی به تنگ آمده، به انتظار نوازشی از دستانِ.بارانی ات به آسمان شهر چشم می دوزند. و اهورا در واپسین روزهای پاییز 98... ...
29 آذر 1398
1