یلدایت مبارک جان ِ مادر...!
اهورایم... باز هم زمان گذشت ، پاییز رفت و یلدا رسید!!! "یلدا" می رسد تا با نفس های زمستانی و سردش، آدم ها را برای گرم شدن، به هم نزدیک کند، که کینه ها را بشوید و دل ها را صاف تر از همیشه کند ... و چه می چسبد نوشیدنِ یک استکان چایِ داغ، در شبی سرد و برفی، وقتی عزیزترین های زندگیات کنارت نشسته اند و با تماشا و همصحبتی شان، عشق می کنی ...!!! وقتی با یک دقیقه زمانِ اضافه؛ یک عمر خاطرهی خوب برای روزهای دلگیری ات پس انداز می کنی و هرکجا که تنها و بی پناه شدی، یادت می افتد؛ تو کسانی را داری که به اندازه ی تمامِ دانه های برف، برایت آرزوهای خوب دارند، و دلگرم می شوی به حمایتِ آنهایی که دورن...